با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید
به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين
وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد
و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
اولين بار در سال 1971 دو دانشمند آلماني پس از وارد آوردن يك نيروي كششي به مفصل بين انگشت و كف دست شكلگيري حبابهاي گازي را در مفصل اثبات كردند. مفاصل بدن ما به وسيله يك بافت پوششي در بر گرفته شده است كه به آن كپسول مفصلي ميگوييم. داخل اين كپسول مايعي وجود دارد كه با ايجاد حالت لغزندگي باعث حركت آسانتر استخوانها كنار هم ميشود. مواد معدني و گازهاي گوناگوني در اين مايع محلول هستند. حركات مفصلي طي فعاليتهاي معمول، موجب افزايش حجم مفصل و كاهش فشار مايع مفصلي ميشود. كاهش فشار باعث يك حالت مكش داخل فضاي مفصل شده و گازهاي محلول در مايع به صورت حباب درميآيند. ايجاد اين حبابها باعث تحريك گيرندههاي عصبي داخل مفصل ميشود و به اين ترتيب مغز از پيدايش يك حالت غيرطبيعي در مفصل اطلاع پيدا ميكند. حال ميتوان فهميد كه چرا ما پس از مدتي فعاليت، دوست داريم قولنج مفاصل خود را بشكنيم. در حقيقت ما به طور ناخود آگاه تلاش ميكنيم پيام ناراحتكنندهاي را كه از مفصلها به مغزمان مخابره شده است، رفع كنيم. به اين ترتيب با كشش مفاصل خود در حداكثر دامنه حركت آنها، سعي ميكنيم كه اين حباب گازي را بتركانيم و وقتي حباب گازي ميتركد، همان صداي معروف و خوشايند شنيده ميشود. به دليل همين فرايند تشكيل حباب است كه پس از تركاندن حباب تا مدتي با هر حركتي هيچ صدايي از مفصل ما بيرون نميآيد. چون تشكيل دوباره حباب نيازمند گذشت زمان است.